از 15 خرداد تا حالا که آمدیم، خون دادیم یعنی شما خون دادید، من که نشستهام اینجا. من هم هیچ حقی ندارم. شما خون دادید. شماها به میدان رفتید؛ شماها مبارزه کردید؛ ماها هیچ حقی نداریم. ما باید برای شما خدمت کنیم. خودمان نباید استفاده کنیم. نه استفاده عنوانی. خاک بر سر من که بخواهم استفاده عنوانی از شما بکنم! خاک بر سر من که بخواهم خون شما ریخته بشود و من استفادهاش را ببرم! طبقههای بالا، آنهایی که فعالیت هیچ نداشتند و مخالفت هم ندارند، حقی ندارند، و نباید حقی داشته باشند؛ لکن اگر از حالا خدمت بکنند، صاحب حق میشوند. و من مأیوسم که خدمت بکنند. آنهایی که نظر انحرافی دارند، آنهایی که نظر خیانت به اسلام و این ملت دارند، آنهایی که اسلام 1400 ساله را کافی نمیدانند، آنها باید حسابشان را از ملت جدا کنند. جدا هم هست. ما از این به بعد احتیاج به شما داریم. احتیاج به همین طبقه؛ و بینیاز از آن طبقات.
منبع: صحیفه امام خمینی، جلد 8، صفحات 53 تا 60
یکی از حالات عرفانی امام نسبت به دعا و توسل است. در نوفل لوشاتو شاهد بودیم ، شب عاشورا بعد از اینکه نماز تمام می شد می فرمودند: کسی هست که روضه بخواند؟ یکی از برادرها بلند می شود و روضه می خواند و ناظر بودیم که امام دستمالشان را در آوردند و شروع به گریه کردن می کنند و واقعا انسان در مقابل این روح خالص شده از گفتن هر کلام و تفسیری عاجز می شود.
امام در پاریس می خواستند کفش بپوشند، پایشان را که بلند کردند تا روی روزنامه بگذارند، سوال کردند: مثل اینکه این روزنامه های ایرانی هستند؟ عرض کردند: بله آقای، ولی این صفحه آگهی هاست. با این حال پایشان را روی روزنامه نگذاشتند و برگشتند و فرمودند: شاید یک اسم محمد یا علی در اینها باشد.
"اگر همه عالم را بگردید، خسته تر از من نمی توانید پیدا کنید، لکن خدمت به اسلام و مسلمین از همه چیز مهمتر است"
خدمتگزاران به جمهوری اسلامی در هر پست و مقامی که باشند، خدمت با اخلاصشان و صبر و تحملشان بر مشکلات و دشواریهای انقلاب افضل طاعات است و هر وقت در اثر کوشش و تلاش در خدمت خسته شدند با تذکر و توجه به این جمله امام که فرمود: «اگر همه عالم را بگردید، خسته تر از من نمی توانید پیدا کنید، لکن خدمت به اسلام و مسلمین از همه چیز مهمتر است» با این جمله رفع خستگی نمایند، بلکه خستگی را به خود راه ندهند.
امام، جمله مزبور را در ضمن فرمایشاتشان خطاب به فرمانده لشکر 64 ارومیه در اوایل انقلاب در حادثه ناگوار نقده (در آذربایجان غربی) که در اثر خیانت بعضی از اعضای دولت موقت اتفاق افتاده بود، ایراد فرمودند.
منبع: مجله پاسدار اسلام – ش 45، ص 30.
... برگرفته از پایگاه امام خمینی (ره) ...
من یک وقتی چند سال قبل از این به یک بنده خدایی گفتم که من دلم میخواهد راجع به امام یک کتاب نوشته بشود، مثل این کتابی که رومن رولان برای گاندی نوشته. واقعاً هنرمندی به خرج داده. نه زندگی خصوصی گاندی در آن است، نه پدر گاندی در آن است، نه عدد بچه های گاندی در آن است، اما شخصیت گاندی در آن کاملا مجسم است.این جور باید نگاه کرد به شخصیت امام. ما علی العجاله به این احتیاج داریم. حالا بعد یک محققی بنشیند از اول زندگی ایشان قدم به قدم درست کند. یک کتاب این جوری کسی بنویسد بعد این را فیلمش کنند خیلی خوب است. یعنی در مجموع این شخصیت بزرگ یک بخش های برجسته ای وجود دارد. یک قله هایی وجود دارد، این قله ها را ما باید ترسیم کنیم.آن آدم بعد از آن خیلی کتاب نوشت،اما این کار را نکرد،یا نمیتوانست یا نمیخواست،نمیدانم!. این جور کتابی باید برای امام نوشته بشود، یک نفری باید بیاید شخصیت امام را در این مجموعه ی بخش های برجسته نگاه کند،جمع بندی کند؛امام خودش را نشان داده است. در این مجموعه،بخش های بسیار مهم و جذاب و زیبایی وجود دارد، بعد این ها را ترسیم کنند.یک نفر هم بیاید اینها را فیلم کند.فیلم امام این است و الاّ این چیزهایی که دارند مینویسند اینها فیلم امام نیست. واقعا آدم خلأ انسان خوش قلمِ خوش سلیقه ی عاقلی را که بداند چه کار باید بکند حس میکند.
(بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با همسر امام خمینی (ره)؛ 28/12/79)
.....................................................................
دستوری نیست اینها، من همین مطلب را ده بار گفته ام، اینها دستوری نیست. می دانید اینکار جزو سخت ترین کارها است، انسان همیشه میلش به کارهای آسان است، میلش سهل گرایی است، دنبال کارهای آسان می رود. اینها جز کارهای سخت است. انسان کسی را پیدا کند و به او بگوید، او را وادار کند، بعد اهتمام لازم را دنبالش بیاورد؛ او چه کسی است؟ والاّ من به صدا و سیما این را گفته ام، به وزارت ارشاد در چند نوبت گفته ام، به بعضی از آدم هایی که فکر میکردم ممکن است اینها باشند گفته ام، به یک شخصی بالخصوص گفته ام، گفته ام شما این کار را بکن؛ نمیشود دیگر، دل نمیدهند. باید یک جا بجوشد خودش. علت اینکه بنده این حرف را بارها در جلسات و مانند اینها گفته ام این است که این حرف وقتی دهان به دهان بگردد، یک جا به یک نقطه ای ممکن است برخورد کند که یک استعدادی وجود داشته باشد، آنجا بُروز کند، این است دیگر.حیف است از دست میرودد این فرصت های خوب.
(بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با همسر امام خمینی (ره)؛ 28/12/79)
" برای حیطهبندی عظمت این شخصیت بزرگ (امام)، به قلم توانا و زبانهای گویا نیاز است. "
(مقام معظم رهبری؛ 68/4/29)
ـ ارتـحال رهبر کبیر انقلاب حضرت آیتالله العظمی امام خمینی (قدسالله نفسهالزکیه)
حقاً ضایعهای جبرانناپذیر و صدمهای بزرگ بود. (22/3/68)
ـ تسلیت این حادثه بزرگ را بیش از همه باید به همه شما، فضلا و طلاب جوان
و فرزندان محبوب حضرت امام گفت و بنده صمیمانه به همه شما،
به همه حوزههای علمیه، علما، فضلا و طلاب و مدرسین و بزرگان تسلیت عرض میکنم.
(23/3/68)